From Imam Reza’s Library at Astan Quds Razavi
In the Dragon’s Claws
THE STORY OF ROSTAM & ESFANDIYAR FROM THE PERSIAN BOOK OF KINGS BY ABOLQASEM FERDOWSI Translated & Introduced by Jerome W. Clinton Foreign Books Hall at the Astan Quds Razavi Library Stacked Printed Books Number: 53609 Date: MAGE PUBLISHERS WASHINGTON, DC
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
تقدم «خرد» بر سایر صفات:
فردوسی خرد را در کنار جان (حیات) قرار میدهد، نشاندهندهی این است که عقل، والاترین موهبت الهی به انسان است. این نگاه، همسو با قرآن است
«وَمَنْ أُوتِیَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا» (بقره:۲۶۹).
نفی اندیشهی برتر از خدا:
عبارت «کزین برتر اندیشه بر نگذرد» تأکید دارد که هیچ مفهومی بالاتر از خداوند در عالم وجود ندارد. این یادآور حدیث قدسی «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» (سوره شورا:۱۱) است
چرا فردوسی با این بیت آغاز میکند؟
پیوند حماسه و توحید:
فردوسی میخواهد بگوید حماسهی ملی ایران، بدون اتکا به خدای یکتا و خردورزی معنایی ندارد.
پاسخ به شبههی «شاهنامه ضد دین است»:
این بیت ثابت میکند که فردوسی مسلمانی معتقد بوده و اثرش را با نام خدا شروع کرده است
حدیث «العقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمنُ» به طور مشخص از امام جعفر صادق (ع) نقل شده و در «کتاب العقل و الجهل» از اصول کافی (تألیف شیخ کلینی، ج ۱، ص ۱۱) آمده است. متن کامل حدیث:
«قُلتُ لَهُ: مَا العَقلُ؟ قَالَ: مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحمَنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجِنَانُ»
(پرسیدم: عقل چیست؟ فرمود: آن چیزی است که به واسطهی آن خداوند پرستیده میشود و بهشت به دست میآید)
قالَ : قُلتُ : فَالّذي كانَ في مُعاوِيَةَ ؟ فقالَ : تِلكَ النَّكراءُ ، تِلكَ الشَّيطَنَةُ ، و هِيَ شَبيهَةٌ بِالعَقلِ و لَيسَت بِالعَقلِ .
راوى مى گويد: گفتم: پس آنچه در معاویه بود چیست؟ حضرت فرمود: آن نيرنگ است، آن شيطنت است. آن شبيه عقل است ولى عقل نيست.
بگذریم که هرچه در خصوص عقل و تعقل گفته شود کم است و بارها در قرآن و در احادیث دعوت به تعقل گردیده ایم و از کسانی که فکر میکنند و تعقل نمی کنند انتقاد شده.
امام احمد غزالی، عارف بزرگ قرن پنجم، پس از چهل سال وعظ و نصیحت، اعتراف میکند که همهی پندهایش در دو بیت از حکیم فردوسی خلاصه شده است: یاد مرگ، پرستش خداوند دادگر، نیکی به دیگران و پرهیز از آزار خلق. اینها همان اصولی است که امام رضا (ع) نیز در حدیثی فرمودند: «مؤمن کسی است که مردم از دست و زبانش در امان باشند».
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
در حديث معروفى از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم: «المسلم من سلم المسلمون من لسانه و يده؛ مسلمان، كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او در امان باشند و كمترين تعرض به جان و مال و آبروی افراد نداشته باشد». [1] حتى در حديث ديگرى امام صادق عليه السّلام مطلب را از دايره اسلام و مسلمين فراتر برده، مىفرمايد: «المسلم من سلم النّاس من يده و لسانه و المؤمن من ائتمنه النّاس على أموالهم و انفسهم؛ مسلمان، كسى است كه مردم از دست و زبانش در امان باشند و مؤمن كسى است كه مردم او را بر مال و جان خود امين بشمرند»
فردوسی با زبان شعر، پیام ائمه (ع) را به ما رساند؛ پس شاهنامه تنها یک حماسهی ملی نیست، بلکه آینهای از اخلاق اسلامی است.”
کتاب In the Dragon’s Claws یا در پنجه های اژده ها ترجمه و معرفی شده توسط آقای جروم دبلیو کلینتون دانشمند فردوسیشناس و استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه پرینستون در ایالت نیوجرزی آمریکا است که در سال ۱۷۴۶ میلادی بنیانگذاری شده و چهارمین دانشگاه قدیمی در ایالات متحدهٔ آمریکا است.
در سال ۲۰۰۲ تفسیر او از قسمت اسفندیار تحت عنوان در پنجه های اژدها منتشر شد و موفق به کسب جایزه ترجمه فارسی لوئیس راث شد.
کتاب ارزشمند “در پنجههای اژدها”، ترجمهای استادانه از پروفسور جروم کلینتون، پژوهشگر برجسته دانشگاه پرینستون، که یکی از گنجینههای موجود در کتابخانه این آستان مقدس محسوب میشود.
این اثر، هرچند به ظاهر جزوهای مختصر از درسنامه شاهنامه به نظر میرسد، اما در واقع دریچهای است به سوی: ۱. ترجمهای وفادار و هنرمندانه: حفظ ظرافتهای معنایی ابیات – انتقال آهنگ و موسیقی کلام فردوسی – القای حس شاعرانه و حماسی متن اصلی ۲. پلی میان فرهنگها: معرفی حکمت ایرانی-اسلامی به مخاطب غربی – ایجاد دیالوگ فرهنگی میان شرق و غرب – نشان دادن جهانشمولی مفاهیم شاهنامه:
این کتاب نمونهای است از اینکه چگونه میتوان میراث فرهنگی ایران زمین را به زبان جهانی عرضه کرد، بیآنکه از اصالت و عمق آن کاسته شود.
باشد که با مطالعه چنین آثاری، بیش از پیش به غنای فرهنگی خود پی ببریم و در حفظ و انتقال این گنجینههای معنوی به نسلهای آینده بکوشیم.
شرح داستان بهمن (پسر اسفندیار) و رستم پیش از نبرد به همراه ترجمه از کتاب در پنجه های اژدها
این گفتوگوی پرمعنا میان رستم و بهمن (پسر اسفندیار) پیش از نبرد رستم و اسفندیار، یکی از صحنههای برجستهی شاهنامه است که منش پهلوانی و اخلاق شاهزادگی را به زیبایی به تصویر میکشد.
رستم خطاب به بهمن میگوید:
«خورش چون بدین گونه داری به خوان- چرا رفتی اندر دم هفتخوان؟ -چگونه زدی نیزه در کارزار – چو خوردن چنین داری ای شهریار؟»
When you enjoy your food no more than this, – Why did you undertake the seven labors?
And if you eat no more than this, my lord, – How can you wield a spear upon the field?
(تعجب رستم از کمخوری بهمن و پرسش درباره چگونگی گذراندن هفت خوان و نبردهای سخت با چنین خوراک اندک)
پاسخ بهمن:
بدو گفت بهمن که خسرو نژاد – سخنگوی و بسیار خواره مباد! – خورش کم بود، کوشش و جنگ بیش – به کف بر نهیم آن زمان جان خویش»
“We men of royal birth,” Bahman replied, – “Are pledged to neither eat nor talk too much. – Who eats but little fights the more, we say, – And risk his life more readily in war.”
(بهمن تأکید میکند که شاهزادهی واقعی پرخور و پرحرف نیست، بلکه در میدان نبرد، تمام توان خود را به کار میگیرد.)
پرهیز از اسراف و پرخوری:
بهمن با گفتن «خسرو نژاد / سخنگوی و بسیار خواره مباد» نشان میدهد که شاهزادهی واقعی باید متواضع و میانهرو باشد، نه پرخور و پرحرف.
این موضوع یادآور سیرهی ائمه اطهار (ع) است که بر قناعت و پرهیز از اسراف تأکید داشتند.
۲. تلاش و فداکاری در میدان نبرد:
جملهی «خورش کم بود، کوشش و جنگ بیش» نشان میدهد که همت و مردانگی مهمتر از رفاه جسمانی است.
مشابه این مفهوم در حدیث امام علی (ع) آمده است: «اَلجِهادُ اَفضَلُ العِباداتِ» (جهاد برترین عبادت است)
“این گفتوگوی رستم و بهمن به ما میآموزد که اخلاق پهلوانی تنها در جنگیدن نیست، بلکه در قناعت، ادب و عزت نفس است. همانگونه که امام على عليه السلام فرمودند: «مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ لَم یُهِنها بِالمَعصِیَةِ» (کسی که نفسش گرامی است، آن را با گناه خوار نمیکند).
فردوسی در این ابیات نشان میدهد که شاهزادگی واقعی در کمخوری و بیشکوشی است، نه در تجملات و سخنپردازی.”